کد مطلب:233417 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:262

دلایل امامت
یكی از محورهای مناظرات گوناگون امام رضا علیه السلام در مجمع بزرگ اندیشمندان مرو و طوس، محور امامت بود. با توجه به این كه مسأله امامت جنبه ی سیاسی داشت و مأمون سعی داشت كه امام رضا علیه السلام را به این گونه مباحث بكشاند، گاهی خود به عنوان ناظر می نشست و سایرین را تحریك می كرد كه با امام علیه السلام وارد بحث شوند. در یكی از همین مجالس شخصی از امام رضا علیه السلام پرسید: دلیل بر امامت امام چیست؟



[ صفحه 34]



ایشان فرمودند: دو راه برای اثبات امامت وجود دارد: الف. تصریح پیامبر صلی الله علیه و آله بر امامت امام (نص). ب: نشانه های امامت.

دوباره پرسید: نشانه های امامت در چیست؟ و امام رضا علیه السلام فرمود: در علم و اجابت دعای او در درگاه خداوند متعال.

وی افزود: شما چگونه از آینده خبر می دهید؟ و حضرت علیه السلام گفت: آیا سخن پیامبر را نشنیده ای كه فرمود: «اتقوا فراسة المؤمن فانه ینظر بنورالله» (از تیز بینی هشیارانه مؤمن بپرهیزید كه او با هدایت خدا امور را می بیند.) دوباره عرض كرد: بله، این سخن به ما رسیده است.

امام علیه السلام فرمود: هر مؤمنی به مقدار ایمان و درجه بصیرت و توان علمی خود از آن فراست برخوردار است، ولی خداوند آنچه از این فراست در همه ی مؤمنان به صورت پراكنده قرار داده، یك جا به ما خاندان عطا فرموده است.

و ادامه داد: خداوند می فرماید:

(ان فی ذلك لآیات للمتوسمین) [1] ؛ براستی كه در آن عبرتهاست برای اهل فراست.

و اولین متوسم رسول خداست و سپس امیرالمؤمنین علیه السلام و بعد هم امام حسن و امام حسین علیه السلام و امامان از نسل امام حسین تا روز قیامت.

مأمون با نگاهی معنی دار رو به امام كرد و گفت: یا اباالحسن! از آنچه خدا به شما اهل بیت داده بیش تر بگو.



[ صفحه 35]



امام رضا علیه السلام فرمود: خداوند ما را با روحی پاك و مقدس، كه همانند ستونی از نور بین ما و خداست تأیید می كند. این روح با احدی از گذشتگان جز پیامبر ما صلی الله علیه و آله همراه نبوده و همین روح است كه همیشه با ما ائمه می باشد. [2] .

پس از منصوب شدن امام رضا علیه السلام به ولایتعهدی، مدتی در خراسان باران نبارید. مخالفان حضرت می گفتند: این هم از قدوم علی بن موسی است كه چون به مرو آمده و ولیعهد گشته، باران قطع شده است.

مأمون روز جمعه ای به حضرت عرض كرد: یا اباالحسن! خشكسالی شده. دعا كنید.

شاید خدا باران بفرستد. امام علیه السلام فرمود: مانعی ندارد. مأمون پرسید: چه زمانی این كار را خواهید كرد؟ و امام علیه السلام روز دوشنبه را وعده فرمود.

چون دوشنبه از راه رسید، حضرت علیه السلام همراه با جمعیت بسیاری به صحرا آمده و ضمن ستایش خداوند این چنین مسألت نمودند:

خدایا! تو حق ما اهل بیت را بزرگ داشتی و آنچنان كه دستور فرمودی، مردم به ما متوسل گشته اند و امید به فضل تو دارند... پروردگارا! باران فراگیر و مفیدی برای آنان بفرست. خدایا! ابتدای باران وقتی باشد كه به خانه هایشان رسیده باشند. [3] .

راوی گوید: به دنبال دعای حضرت علیه السلام، تغییرات جوی شروع شد و پاره های ابر در آسمان ظاهر گشت. جمعیت به سوی خانه های خود روانه



[ صفحه 36]



شدند. حضرت رضا علیه السلام فرمود: ای مردم! این ابر این جا نمی بارد و مأمور است به منطقه ی دیگری برود. دومین پاره ابر ظاهر شد. حضرت علیه السلام فرمود: این ابر نیز از آن شما نیست. زمانی كه دهمین پاره ابر بر صفحه ی آسمان پدیدار شد، ایشان فرمودند: به خانه هایتان بروید كه این ابر مأمور است این جا ببارد. پس از متفرق شدن مردم باران باریدن گرفت، به طوری كه دشت و صحرا از آن سیراب گشت.

مردم به یكدیگر می گفتند: این كرامت، بر فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله مبارك باد. ولی این جریان به زیان حكومت تمام شد؛ زیرا سیاست آنان این بود كه مردم، از عظمت این خاندان آگاه نشوند.



[ صفحه 37]




[1] حجر (15):75.

[2] عيون اخبار الرضا 200 / 2.

[3] عيون اخبار الرضا 2 / باب 41، ح 1.